دریافت نسخهی PDF
کشتهشدن رِمی فرس1، ناپدید شدن 43 دانشجو در مکزیک، تبرئهی قاتل مایکل براون [در فرگوسن، میسوری] و کشتهشدن یک پسربچهی دوازه ساله توسط پلیس آمریکا (هنگامی که او در حال بازی با یک اسلحهی پرتاب تیله بوده است) ما را در مقابل سرکوبِ پلیس در کشورهایی که دم از دمکراسی میزنند، میشوراند. دنبال کردن خبرهای تظاهرات و اعتراضات در فرانسه به دنبال قتل رِمی برای انعکاس هر چه بیشتر این سرکوب دولتی و خشونت پلیس میباشد.
رسانههای عمومی و رسمی خبر اعتراضات در فرانسه را یا اصلا منعکس نمیکنند و یا اگر منعکس کنند در چند ثانیه و گذرا در انبوهی از اخبار پخش میکنند. البته آنچه که پس از قتل رِمی در دانشگاه میرای2 (تولوز) در جریان است، تقریبا هیچ پوشش خبری در رسانهها (شبکههای مختلف خبری) نداشته است.
لازم به ذکر است که پس از قتل رِمی، هر شنبه در شهرهای مختلف به ویژه در تولوز، نانت، رن و پاریس تظاهراتهایی برگزار میشود و تعداد زیادی [از تظاهراتکنندگان] نیز تا کنون توسط پلیس دستگیر شدهاند.
شعارهای محوری تظاهراتکنندگان چنین است:
«برای رِمی»
«نه فراموشی، نه بخشش»
«علیه سرکوب پلیس به پا خیزیم»
در این گزارش عمدتا تلاش ما بر این است که حرکت و نبردی که مدت یک ماه است در دانشگاه میرای تولوز جریان دارد را منعکس کنیم.
این تازه آغاز مبارزه است!
از یک ماه قبل دانشگاه میرای در نبرد است. مبارزه علیه:
– عدم [اجرای] تعهدات دولت در زمینهی آموزش عالی (ندادن بودجه به میزان کافی برای دانشگاه، تخریب ساختمانها و…)،
– سرکوب جنبشهای اجتماعی،
– خشونت پلیس،
– و همچنین برای حمایت از مخالفین پروژه سد «سی ونس».
در روز 20 نوامبر در مجمع عمومی که در آمفی تئاتر دانشگاه با حضور 1200 نفر برگزار شد پیشنهاد اشغال دانشگاه برای روز 25 نوامبر تصویب شد. در اطلاعیهای که دانشجویان تهیه کرده بودند نوشته شده بود:
«ما خواهان تشدید مبارزه علیه سیاستهای دولت در عدم [اجرای] تعهداتش در آموزش عالی هستیم. ما سرکوب حرکتهای اجتماعی و خشونت پلیس را محکوم میکنیم و چند تاریخ برای اقدامات رادیکال مانند تجمع و تظاهرات و کنسرت در حمایت از دستگیرشدگان را در اطلاعیه مشخص خواهیم کرد».
در تولوز ادارهی پلیس و شهردارِ دست راستی و دولت برای سرکوب دست در دست هم دادند، اما از طرف دیگر، دانشجویان هم خلع سلاح نمیشوند. روز 25 نوامبر در دانشگاه میرای (تولوز) روز پرتشنجی بود. از صبح چندین ساختمانِ دانشگاه مسدود شده بود، البته از شب قبل دپارتمان فلسفه (ساختمان شماره 18) اشغال شده بود و مامورین انتظامات موفق نشده بودند که وارد ساختمان شوند.
دانشجویان در مقابل همهی حملات مامورین مقاومت کردند و شب را در محلِ اشغال به سر بردند. صبح روز بعد صبحی پرجنبوجوش بود. از ساعت هفت و نیم (سه شنبه 25 نوامبر) دانشجویان و کارکنان اعتصابی در دانشگاه حضور داشتند و در حال پخش تراکت در سطح تمام دانشگاه بودند. البته در همان زمان اطلاعیهای مبنی بر اعلام آمادگی رییس دانشگاه برای گفتگو با دانشجویانِ معترض پخش میشد. اما همزمان به دستور مدیریت دانشگاه به مامورین محافظ دستور داده شده بود که بخش روانشناسی را باز کنند، ولی دانشجویان معترض موفق شدند که به موقع وارد عمل شوند و جلوی حرکت مامورین را بگیرند.
[دانشجویان] محلی را به عنوان مکانِ بحث و گفتگو و کنش شهروندی اختصاص داده بودند و چند دانشجو با چای و قهوه حاضر بودند که بحث راه میانداختند و یا به سوالات دیگر دانشجویان پاسخ میدادند.
ساعت دوازده و نیم مجمع عمومی [درحالی] شروع شد که تعداد بیشتری از روز 20 نوامبر درآن شرکت کردند و بسیاری از دانشجویان نتوانستند وارد آمفی تئاترِ مملو از جمعیت شوند! مجمع عمومی 5 ساعت به طول انجامید.
در ابتدا مجمع عمومی با اندوه فراوان همبستگی خودش را با خانوادهی دانشجویان ناپدیدشده در مکزیک اعلام کرد و همچنین حمایت خود را از شورش در فرگوسن!
گفتگو حول و حوش اعتصاب و اشغال دانشگاه بود؛ دانشجویان مخالف اشغال دانشگاه تعدادشان کم نبود، ولی نسبت به دانشجویان موافق اشغال اندک بودند. در انتها، مجمع عمومی رای به ادامهی حرکت داد و اطلاعیهای را نیز تهیه کردند که در آن چند توافقِ مهم را تایید و تاکید کردند. از جمله اینکه روز 27 نوامبر روز دیگر اعتصاب دانشگاه و بحث آزاد به ویژه دربارهی دانشگاهِ آلترناتیو [تعیین شد]، [همچنین اینکه] روز 28 نوامبر ساعت 4 عصر در رابطه با پروژهی بیفایده و جنایتکارانهی سد سی ونس، گفتگویی توسط اورلیان برلان3 -یکی از امضاکنندگان مقالهای در لوموند دربارهی سرکوب- برگزار خواهد شد.
روز 29 نوامبر هم مثل همهی شنبهها، تظاهراتی در مرکز شهر تولوز علیه پروژهی سی ونس و خشونت پلیس برپا خواهد بود.
روز دوم دسامبر مجمع عمومی دیگری در دانشگاه تولوز برقرار خواهد بود.
شب سوم دسامبر یک میتنگ/کنسرتی در دانشگاه برگزار خواهد شد که پول فروش بلیط آن برای حمایت از دستگیرشدهگان اخیر (دستگیرشدهگان یکم، هشتم و بیستودوم نوامبر) مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
چهارم دسامبر (روز دادرسیِ رفقای دستگیرشده) ساعت یک [بعدازظهر] جلوی دادگستری تجمعی خواهد بود و از همهی جریانات و سازمانهای مترقی تقاضا شد که روبرویِ دادگاه با دانشجویان همراه شوند.
تجمعات و تظاهراتها تا آزادی کامل دستگیرشدگان ادامه خواهند داشت.
کارمندانِ اداری دانشگاه از حرکتِ دانشجویان حمایت میکنند!
کارمندان اداری هم به حرکت دانشجویی پیوستند. 160 نفر [از کارکنان] در یک مجمع عمومی همراه با استادان پیشنهاد اعتصاب را مورد گفتگو قرار دادند و تعداد زیادی از ایشان به ادامه حرکت رای دادند. [آنها] بدین ترتیب حمایت خودشان را [از این حرکت] اعلام کردند و همچنین سرکوب دانشجویان را که توسط رییس دانشگاه هماهنگ شده بود را محکوم کردند. [آنها همچنین] درخواست کردند که روز دوم دسامبر روزی بدون کلاس اعلام شود تا دانشجویان بیشتری بتوانند در مجمع عمومی شرکت کنند.
در روز سوم دسامبر نیز در کنسرت شرکت خواهند کرد و چهارم دسامبر در مقابل دادگستری همراه با دانشجویان خواهند بود. و البته روز دیگری را (11 دسامبر) به عنوان روز اعتراض سراسری به سیاستهای ریاضت اقتصادی دولت در آموزش عالی اعلام کردند.
در انتها رویکردِ دوگانهی رییس دانشگاه را محکوم کردند. ریاستِ دانشگاه از طرفی مدعیِ [علاقهمندی] به گفتگو با دانشجویان است، ولی از سوی دیگر فضایی امنیتی را در دانشگاه ایجاد کرده است. فرستادن تعداد زیادی سگهای تعلیم داده شده همراه با نگهبانان (تا جایی که حتی یکی از دانشجویان توسط سگی گاز گرفته شده است) و همچنین فرستادن مامورینِ انتظامات برای شکستن اعتصاب! همهی این اقدامات در جهت ایجاد فضای سرکوب نقش بزرگی را ایفا میکنند.
ژان میشل مینویز4 رییس دانشگاه میرای به مطبوعات اعلام کرده است:
«از سال 1986، اولین اعتصابی که خود من در آن شرکت داشتم، این اولین بار است که در یک اعتصاب هیچ مخاطب مشخصی را در مقابل خودمان نداریم. اتحادیههای دانشجویی مطلقا این حرکت را در دست ندارند. آنچه که در میرای این روزها میگذرد، یک مدل خودمختار است که دانشجویان سابق از جریانات آنارشیست آنرا راه انداختهاند، دانشجویانی که در مبارزات سالهای 2006 و 2009 رادیکالتر شدهاند و آمدهاند که دانشگاه را اشغال کنند [تا جایی که] حتی عده ایی از ایشان از قیام حرف میزنند. کسانی از بیرون وارد دانشگاه شدهاند مثلا از رن و نانت و نگرانی من این است که دانشگاه میرای محلی شود برای درخواستهایی که هیچ ربطی به مسایل دانشجویی ندارد».
ترسهای رییس دانشگاه قابل فهم است. آری میرای به نوعی آزمایشگاهی از حرکتهای دانشجویی در فرانسه شده است و در مقابل سرکوب دولت ایستادگی میکند.
رفتار چپِ رفرمیست5 پس از قتل رِمی با بحثهای بیهوده و شایعهپراکنی یک رسوایی بزرگ میباشد و اینچنین است که دانشجویانِ مبارز و جوانان در تولوز و نانت در مقابل ممنوعیتهای دولت و خشونت پلیس تنها هستند و نیز تنها کسانی هستند که ممنوعیتها را به چالش گرفتهاند. همراه با قاطعیت و رادیکالیسم!
البته با توجه به بحران اقتصادی، فقر روزافزون و بیکاری؛ و در مقابل یک دولتِ قاتلِ آزادی و به غایت سرکوبگر، دانشگاه میرای ایستاده و مقاومت میکند. با امید به اینکه این اعتراضات به دانشگاههای دیگر و دبیرستانها و محلههای مردمی کشیده شود. این تنها آغاز مبارزه است.
۱۱ دسامبر ۲۰۱۴
* این نوشته ترجمه و اقتباسی از دو گزارش زیر است:
www.ccr4.org | Au Mirail, le combat ne fait que commencer…
www.ccr4.org | Lutte et radicalisation étudiante contre l’autoritarisme du gouvernement
1 Rémi Fraisse
2 Mirail
3 Aurélien Berlan
44.Jean-michel Minovez
5 لازم به ذکر است که سالها، اتحادیهی بزرگ دانشجویی در فرانسه از هوداران سوسیالیستها بوده است که با افتادنِ هر چه بیشترِ دولت در دام سوسیال دمکراسی، این اتحادیه دیگر عملا نمیتواند نقشی در اعتراضات داشته باشد .م