در همبستگی با بدن‌های به هم پیوسته‌ی پناهجویان/ناشهروندان معترض در مونیخ

بازنشر بیانیه‌ی پنجم پناهجویان معترض در مونیخ * | جمعه ۲۸ ژوئن ۲۰۱۳: «وقتی بدن‌هایمان به سلاح‌هایمان بدل می‌شوند!» امروز هفتمین روز اعتصاب غذایی عمومی ما و چهارمین روز اعتصاب غذای خشک مان می‌باشد! تا کنون ۲۱ نفر از اعتصاب کنندگان از حال رفته و به بیمارستان انتقال یافته‌اند، و در این بین همه‌ی تلاش‌های دولت، به جای قبول مسئولیت و ‌یافتن راه‌حل در رابطه با دلایل اعتراض و خواسته‌هایمان، تنها در راستای متوقف کردن ما از حرکت اعتراضی‌مان بوده است. شب گذشته، در ساعت ۱۱، مامورین دولتی سخنگو و مسئول روابط عمومی ما را به محل دیگری بردند تا چادرهای جدید با امکانات پزشکی را به وی نشان دهند، اما در مکانی که او را منتقل کرده بودند هیچ خبری از چادرها نبود؛ در واقع این یک ملاقات بدون اطلاع ادامه‌ مطلب …

دریچه‌ای به فراسوی انتخابات | پراکسیس

[دریافت نسخه PDF ] مقدمه این بار هم در مقطع پیش از انتخابات ریاست جمهوری به طور چشمگیری شاهد همان رویه‌ای بودیم که هر چهار سال یکبار همچون نمادی از چرخه‌ی عقیم سرنوشت جمعی ما تکرار می‌شود: بار دیگر فراگیرسازی تصویری آخر‌الزمانی از شرایط موجود، دستمایه‌ی بسیج عمومی مردم برای شرکت در انتخابات قرار گرفت؛ مردمی که بی‌گمان بخشی از مشکلات و نگرانی‌های بی‌پایان خویش را در چنین تصویری باز می‌یابند. جریان‌های رسانه‌ای غالب در حوزه‌ی اپوزیسیون «مقتدر» نظام، این بار در همپوشانی تأمل انگیزی با فضای کنشگری (عموما مجازی) تمام توان خود را به کار گرفتند تا انتخابات را به سان یگانه مجرای تاثیرگذاری سیاسی جلوه دهند؛ و کوشیدند به مخاطبان خود بقبولانند که شرکت در انتخابات مصداق به کارگیری حق شهروندیِ انکار شده‌ی آنهاست و عقلانیت سیاسی حکم ادامه‌ مطلب …

از سلب حق تا توهم حقانیت:‌ تاملی پیرامون چند استدلال انتخاباتی | محمد غزنویان

[دریافت نسخه PDF ] فضای سیاسی شاهد واپسین مجادلات و گمانه‌زنی پیرامون انتخابات بر اساس دو گانۀ تحریم/مشارکت است. آنچه دست کم در ساحت رسانه‌ها به نظر می‌آید حاکی از برتری کمّی و نه الزاماً گفتمانیِ موافقان شرکت در انتخابات است. آنچه در روزهای اخیر در جبهه موافقان حضور در انتخابات برجسته شده است، تن دادن آنها به یک تلاش نظری طاقت‌فرسا، سبک و سنگین کردن صدها استدلال، برهان، منطق و در نهایت استنتاجِ الزام شرکت در انتخابات بوده است. آنها به فراخور همین ادعا مخالفان شرکت در انتخابات را فاقد استدلال یا دست کم فاقد استدلال‌های «جدی» توصیف می‌کنند. این در حالی است که مخالفان انتخابات، عموماً تصمیم خود را نه در این دو هفتۀ مانده به انتخابات، بلکه سال‌ها و دست کم ماه‌ها ست اتخاذ کرده‌اند [تاکید می‌کنم ادامه‌ مطلب …

امکان «سیاست»، سیاست امکان | جستارهایی در نقد چپ اصلاح‌طلب

دریافت نسخه‌ی PDF جزوه   این بار نیز در بازه‌ی زمانی پیشا انتخابات شاهد بوده‌ایم که چگونه در فضای سیاسی‌ای که به عرصه‌ی بلامنازع بازی بزرگان بدل شده است، عده‌ی کثیری از کنش‌گران و حمایت‌گران سابق جنبش، بار دیگر به دنباله‌روی منفعلانه روی آورده‌اند -و فعالانه در توجیه آن می کوشند. به تلخی شاهد بوده‌ایم که چگونه طیف‌های وسیعی از فعالین با تکثیر راهکارها و انگاره‌های عقیم اصلاح‌طلبان روند بازگشت به دوران پیشاجنبش را رسمیت می‌بخشند و چگونه اینان سرانجام با چهره‌ای مغموم ولی حق‌به‌جانب، در ضیافت پیروزیِ حاکمیت -در فروپاشی تاریخ مبارزات مردمی- حضوری «واقع‌گرایانه» یافتند. همان‌طور که تجربه‌ی ایران متاخر به روشنی گویای آن است حیات سیاسی تحت سایه‌ی استبداد و حضور فراگیر گفتمان نئولیبرال، نه تنها به خودی‌خود به رشد گفتمان چپ رادیکال نمی‌انجامد، بلکه در حوزه‌ی نحیف ادامه‌ مطلب …

آلن بدیو روی پاهایش | هژیر پلاسچی

[دریافت نسخه PDF ] با نزدیک‌تر شدن به موعد انتخابات ریاستِ جمهوری اسلامی، فضای مبهم و مه‌آلود سال‌های پیش آشکارتر و صف‌های نبرد سیاسی در عرصه‌ی عمومی از هم منفک‌تر می‌شود. آن نیرویی که منطق سیاست انتخاباتی و بت‌واره‌گی صندوق انتخابات را نفی می‌کند، نمی‌تواند در دامچاله‌ی دوگانه‌ی تقلبی رای می‌دهم/ نمی‌دهم گرفتار شود. البته که می‌توان فرصت‌طلبانه سکوت کرد، اما اتفاقن اگر قصدیتی برای مداخله در سیاست وجود دارد، باید درست در همین وضعیت از این دوگانه فراتر رفت و بر تداوم پیکار رهایی‌بخش پای فشرد. نبرد پروفایل‌ها در روزهای منتهی به انتخابات تعداد زیادی از پروفایل‌های فیس‌بوکی تغییر کرده است. بسیاری از «دوستان‌مان» ناپدید شده‌اند و به جای آنها پروفایل‌های یک شکل و در اغلب موارد هم‌رنگی نشسته است که اعلام می‌کند دارنده‌ی این پروفایل رای می‌دهد یا ادامه‌ مطلب …

خطی مشخص بین ما و آنها | گزارش کوتاهی از «بلاکیوپای» فرانکفورت

[دریافت نسخه PDF ] توضیح پراکسیس: مرزهای مبارزه وسیع‌ است، تا هر جایی که افق‌های امید و امکانات همبستگی وسعت دارند. باور به امکان رهایی ستمدیدگان و کوشیدن در این مسیر، پیوندی ناگسستنی دارد با باور به امکانات مبارزه و امکانات همبستگی انسان‌های تحت ستم. تنها چنین باوری می‌تواند محرک به فعلیت درآوردن امکانات و بالقوه‌گی‌های مبارزه باشد؛ به عکس، ناباوری درونی نسبت به این امر مسبب یافتن و برساختن انواع توجیهات «عقلانی» برای ناممکن جلوه دادن دخالتگری رادیکال در وضعیت است. هم اینک تلاقی زمانی خیزش اعتراضی مردم ترکیه با آنچه که پیرامون انتخابات ریاست جمهوری ایران در فضای گفتمانی غالب پیش می‌رود، پیش از هر چیز آشکار کننده‌ی رخوت و جمودی است که بینش غالب بر فصای سیاسی کشور ما را در بر گرفته است. به همین ترتیب مبارازاتی که در نقاط مختلف جهان علیه ادامه‌ مطلب …

یک بررسی نظری: «انتخابات و بازتولیدگری فاشیسم» | سیاوش.س.

 [دریافت نسخه PDF ] در شرایط موجودی که در آن به سر می‌بریم، خواه‌ ناخواه برگزاری انتخابات در یک کشور آن هم در سطح کلان برای تعیین رئیس دولت آینده، نمایشی به جز «گردش نخبگان» نیست. پر واضح است نخبگانی که در این عرصه حضور می‌یابند بازی در وضعیت موجود را پذیرفته‌اند و به عبارتی اصول سیاست‌ورزی آنها مطابق با بازی‌ای می‌باشد که از پیش تعیین شده و آنها نیز برای حرکت دادن مهره‌های خود در زمینی از پیش آماده، خود را مهیا می‌سازند. از این رو بهتر است حول مفهوم «گردش نخبگان» کمی به بحث بنشینیم. ماری کولابینسکا، در کتابی با عنوان «گردش نخبگان در فرانسه»، سه نوع گردش را از هم متمایز کرده است: نخست گردشی که میان دسته‌های مختلف گروه نخبهء حاکم رخ می‌دهد. دوم گردش میان ادامه‌ مطلب …

کیمیاگری در عرصه ناواقعی سیاست | محمد غزنویان

[دریافت نسخه PDF] اذعان به خصلت بحران‌سازِ دستگاه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی، برای سالیان متمادی ترجیع‌بند اشارات نظری مخالفانش بوده است. در این برداشت، بازتولید بحران از لوازمی است که به مهار پارادایم متزلزل مشروعیت یاری می‌رساند. اگر چه این خصلت به راستی در صحنه‌گردانی سیاست ایران حائز نقش باشد، اما خود مولودِ معدود روزنه‌های امید و زمزمه‌های تغییر نیز بوده است. در واقع اصرار بر قدرت فائقه‌ی جمهوری اسلامی در بازتولید بحران و مدیریت همزمان آن، حکومت را در کسوت اژدهایی هفت‌سر بازنمایی می‌کند که خود آتش می‌دمد و خود نیز به دُم‌کوباندنی شعله را فرو می‌نشاند! این در حالی است که بحران، در مراحل تکوین تاریخی خود، خاستگاه خلاف‌آمدِ نیات حکومت نیز خواهد بود و فی‌نفسه در خویش، تعرض و تعدی به صحنه‌گردانان را نیز می‌پرواند. تنش‌ها، شکاف‌ها و ادامه‌ مطلب …

رویاهای خطرناک اسلاوی ژیژک | نویسنده: جروم روس | ترجمه: آرمین نیکنام

[دریافت نسخه PDF] توضیح مترجم: مقاله‌ی «رویاهای خطرناک ژیژک»، نوشته جروم روس، به دنبال انتشار مقاله‌ای از ژیژک با عنوان «آن‌چه چپ باید از تاچر بیاموزد»  نوشته شده است و رهیافت ژیژک مبنی بر اهمیت الگوبرداری چپ – در برهه‌ی کنونی – از شخصیت سیاسی تاچر را در کانتکستی وسیع‌تر مورد نقد قرار می‌دهد. مقاله یاد شده از ژیژک با ترجمه امیر رضا گلابی در وبسایت «تز یازدهم» انتشار یافته است. در ترجمه‌ی مقاله‌ی حاضر، هر جا که نقل قولی از مقاله‌ی ژیژک صورت گرفته، از عین عبارت ترجمه فارسی آن استفاده شده است/.  *** قدردانی نابجای ژیژک از تاچر و یک‌بام و دوهوایی او در مقابل دموکراسی مستقیم، گرایشات منجی‌گرایانه‌ی خطرناک فلسفه‌ی«رادیکال» وی را آشکار می‌کند. هنگامی که جورج اوروِل، نخستین بار دست‌نوشته‌هایش را از کاتالونیای انقلابی در خلال جنگ داخلی ادامه‌ مطلب …

در باب گسست: جزوه‌ای در بازخوانی انتقادی «جنبش سبز» | پراکسیس

دریافت نسخه PDF جزوه‌ای در بازخوانی انتقادی «جنبش سبز» «چه باید کرد»؛ پرسشی است که سوژه‌ی بالقوه تاریخ را فرا می‌خواند تا خویشتن را در پیوند با وضعیت مستقر، ابژه‌ی نگاه خود سازد؛ تا به میانجی آن راهی به سمت تحقق سوژه‌گی خود بگشاید. این پرسش هم اینک نیز پیش روی ماست، زیرا که پاسخ عامی وجود ندارد، جز آنکه انعکاسِ مدام این پرسش و بسط همدلانه آن، آن را به پرسشی «همگانیِ» ستمدیدگان بدل کند. به پرسش آنهایی که در تداوم وضع موجودْ آینده‌ای برای خود نمی‌بییند؛ آنان که به ضرورت هستی اجتماعی خود باید به مازاد وانهاده‌ی گذشته وفادار بمانند؛ تا به خود وفادار بمانند. این گذشته همان فصل مشترک همه‌ی زمان‌هایی ست که نگذشته‌اند و آمدنی‌اند؛ همه‌ی آن زمان ها که تن‌ها را به خیابان فرا خوانده‌اند: ادامه‌ مطلب …