توضیح وبسایت مرجع در مورد عکس: فلسطینیان در حین تشییع جنازهی نوجوان به قتل رسیده محمد ابو خدیر ، در اورشلیم در روز چهارم ژوئیه.
دریافت نسخهی PDF
«انسان، در انتهای روز، مسأله است» – از رُمان مشهور غسان کنفانی بهنام «بازگشت به حیفا»
از زمان به امضا رسیدن توافقنامهی ۱۹۹۳ اسلو، با طراحی [و میانجیگری] آمریکا، میان یاسر عرفات رهبر فلسطینی فقید فتح۱ و رژیم اسرائیل، زندگی بدِ فلسطینیان بدتر شده است.
در طی دههی بعد از امضای این توافقنامه، تولید ناخالص ملی ۳۵ درصد کاهش یافت. نرخ بیکاری در برخی نواحی به ۴۰ درصد رسید. بهعلاوه، اسرائیل با یک برنامهی شهرکسازی عظیم کنترل خود را بر کرانهی باختری گسترش داد. سرعت ساختوساز در تمام مراحل مذاکراتِ بیهودهی «فرایند صلح» افزایش مییافت. این وضعیت حساس و پُرفشار منجر به انتفاضهی دوم شد.
امروزه با رهبری محمود عباس اوضاع وخیمتر نیز شده است: ساختن دیوار حایل غیرقانونی؛ افزایش شهرکها، ساخت جادههایی که فقط اسرائیلیها اجازهی عبور از آن را دارند؛ سرخوردگی و معطلی در نقاط تفتیش؛ ریشهکن کردن درختان زیتون؛ کنترل اسرائیل بر منابع آب، که فلسطینیان را مجبور به استفاده از چاههای بدویِ آلوده به کودهای شیمیایی کرده است؛ و تداوم مصادرهی اراضی و بیرون کردن مردم از خانههایی که نسلهاست در آن زندگی میکنند. مردم دو برابر دههی گذشته مورد ظلم واقع میشوند.
درحالیکه مراجع فلسطینی صرفاً سرپرستی بخشهای پراکندهی گتو-مانند۲ را بر عهده دارند، اشغال اسرائیلی [همچنان] پابرجاست. نیروهای امنیتیِ مراجع فلسطینی و سرویس حفاظت امنیت همچون همکاران مطیع و حلقهبهگوش اسرائیل عمل میکنند. از قرارداد اسلو بهبعد آنها تحت استخدام، آموزش و کفالت مالی اسرائیل، امریکا، سازمان سیا و اتحادیهی اروپا بودهاند. هدف این کانونهای قدرت حفظ ثبات جامعهی فلسطینی، و در عینحال پیشگیری از تشکیل دولتی فلسطینی است. این همان پیمان امنیتی اسرائیلی-فلسطینی است که عباس اخیراً آنرا «مقدس» خوانده است.
اگر به قانون جزای انقلابی PLO سال ۱۹۷۹، مادهی ۱۴۴ و ۱۴۸ بازگردیم، درمییابیم که پیمان امنیتی «مقدس» عباس، که بهحق خشم فلسطینیان را برانگیخته است، همارز وطنفروشی است.
مادهی ۱۴۴ از این قرار است:
«هر شخصی که اسنادی را در اختیار دشمن قرار دهد و یا گمان رود به عملیات نظامی و یا امنیت پایگاهها و مراکز نظامی یا هر نهاد نظامی دیگری زیان رسانده باشد، محکوم به مرگ است».
مادهی ۱۴۸ میگوید:
«هر شخصی که دشمن را به سمت پایگاههای نیروهای انقلابی و یا نیروهای همپیمان هدایت کند و یا این نیروها را گمراه کند، مجازات وی مرگ است».
در سال ۲۰۱۱ طبقهی کارگر عرب بهپاخاست و دیکتاتورهایی را سرنگون ساخت. گرچه انقلابهای عربی به بنبست برخوردهاند، اما به مردم منطقه نشان دادند که مانع ترس را میتوان شکست و قدرت واقعی در درون [خود مردم] است. بسیاری آن زمان در شگفت بودند: «پس انتفاضهی سوم فلسطین کجاست؟».
در چند هفتهی گذشته خشونت اسرائیل در قبال فلسطینیان بالا گرفته است. بهانهاش هم کشتن سه نوجوان اسرائیلی بود. اسرائیل عملیات «نگهبان برادر۳» را شروع کرده است، که در آن هزاران خانهی فلسطینی مورد حمله قرار گرفته و ۳۰۰ هزار ساکن هبرون۴ در محاصره قرار گرفتهاند. فلسطینیان در تمام نواحی کرانهی باختری بازداشت شده و برخی به قتل رسیدهاند.
این حملات با تحریکات جنونآمیز نژادپرستانه از جانب مسئولان بلندپایهی اسرائیلی همراه شد. برخی شهرکنشینان با اتومبیلهای خود کودکان فلسطینی را زیر گرفته و تلاش کردند آنان را ربوده و به قتل برسانند. محمد ابو خدیر هفدهساله شکنجه شده و زندهزنده سوزانده شد.
مرگ ابو خدیر شعلهی قیامهایی را در اورشلیم، همهی نواحی کرانهی باختری و نواحی عربنشین «منطقهی ۴۸ فلسطین اشغالی۵» برافروخت. حماس و سایر جناحها راکتپرانی به خاک اسرائیل را از سر گرفتند. پلیس ضدشورش و «نیروهای اشغالگر اسرائیلی۶» (IOF) با گاز اشکآور و گلولههای واقعی به تظاهراتکنندگان حمله کرده و آنان را دستگیر کردند. آنها (IOF) در روز نهم ژوئیه ۳۸ فلسطینی را در کرانهی باختری و «منطقهی ۴۸ فلسطین اشغالی» بازداشت کردند، تا تعداد کل بازداشتشدگان را به ۹۳۶ نفر برسد.
اسرائیل تهاجم دیگری با نام «عملیات مرز حفاظتی۷» انجام داد که طی آن با حملات دریایی و هوایی مناطق مسکونی غزه را هدف قرار دادند. تاکنون بیش از ۱۰۰ نفر کشته و ۹۰۰ نفر زخمی شدهاند۸. همین الان که شما این نوشته را میخوانید، این ارقام در حال افزایشاند. در همین حال، مقابله با نیروهای اشغالگر اسرائیلی، که با مرگ قهرمانانهی ابو خدیر شروع شد، به همبستگی با غزه تبدیل شد.
عباس و همکارانش در حالی در پشت پیمان امنیتی «مقدس»شان پناه گرفتهاند که فلسطینیان سرگرم تشکیل کمیتههای مردمیشان بوده و خود را درگیر مقابله با نیروهای اشغالگر اسرائیلی کردهاند و بر خلاقیتشان افزوده میشود. آتشبازی علیه نیروهای اشغالگر تازهترین «دیوانگی» آنهاست. آنان در این مسیر دارند میآموزند که چگونه مقاومت علیه اشغال را سازماندهی کنند.
حنان عروری۹، یک فعال فلسطینی اهل رامالله، این را به شیواترین وجه بیان کرده است:
«صبح وطنی بهخیر که دوباره بر گزینهی مقاومت جمع شده است. تنها شکافی که اجازه میدهیم باشد، شکاف میان تمام مردم فلسطین و آن لایهی منزوی کوچکِ خائنان است».
پانوشتها:
* این متن ترجمهای است از Palestinians and the choice of resistance که در تاریخ ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۴ در وبسایت REDFLAG منتشر شده است.
۱. الفتح یا PLO (سازمان آزادیبخش فلسطین)
۲. در متن اصلی واژهی bantustans به کار برده شده است. به لحاظ خاستگاه لغوی، این کلمه به بخشهایی از سرزمین آفریقای جنوبی و افریقای جنوب غربی («نامیبیا»ی امروزی) اطلاق میشد که در راستای سیاست آپارتاید، برای اقامت سیاهپوستان در نظر گرفته میشد. از این رو امروزه این واژه را برای ارجاع به مناطق جمعیتیِ پراکنده و تحت سلطه در دل سرزمینی تحت اشغال به کار میبرند، که معادل لغوی نزدیک آن واژهی گتو است.
۳. ظاهراً مقصود از این نامگذاری اشاره به داستان قتل هابیل است. پس از اینکه قابیل هابیل را کشت، خداوند از قابیل پرسید «برادرت کجاست؟»، قابیل گفت «چه میدانم مگر نگهبان برادرم هستم». (م.)
۴. الخلیل
۵. Occupied Palestine ’48
۶. Israeli occupation forces (IOF)
۷. Operation protective edge
۸. شمار قربانیان فلسطینیِ حملهی رژیم اسرائیل به غزه تا پایان روز ۱۸ جولای، به ۲۸۶ نفر رسیده است [پراکسیس].
۹. Hanan Aruri