* این متن با امضای محفوظ برای انتشار در اختیار پراکسیس قرار گرفته است.
نه با خیل نالهکشان همراه میشویم و نه به صف محکوم کنندگان میپیوندیم. این تنها یک اعلام انزجار است!
اعلام میکنیم از سیمای مهربان شما مدافعین حقوق بشر، منزجریم. از سیاست اخلاقی مبتذلتان، از ژست مغمومتان زمانی که از جنازههای انسانهایی که در زندگی هیچ نبودهاند و اکنون فقط یک عدد قربانی هستند، دیدن میکنید، از دستگاههای عریض و طویل تان در شمارش قربانیان تا مبادا یکی از آنها از قلم بیافتد، بیزاریم. از نگاه حریصتان که هر گوشه و کنار در پی کشف جنازهای، فاجعهای سوسو میزند تا با لذتی سادیستی فهرست سیاه قربانیان را سیاهتر کند، دلآشوب میشویم.
ما از سیاست حقوق بشریِ انسانِ دوستان دمرکراتِ با اخلاق چندشمان میشود؛ از همانهایی که شوالیههای حمایت از حقوق بشر در سرزمینهای وحشی بیتمدن هستند؛ آنهایی که در صف مرگ قربانیان آینده میچرخند و در حالی که خطبهی پرهیز از خشونت سر میدهند، محترمانه از قربانیان میخواهند که آرامششان را حفظ کنند و خیلی دموکرات نوبت خود را انتظار بکشند. و قول میدهند، تنها به شرط اینکه قربانیان خوبی باشند ولو حقیر و "کله پوک"، اسمشان با خطی خوانا در لیست قربانیان نقض حقوق بشر ذکر شود.
از تلاش تهوع آور و حقیرتان برای بزک کردن این هیولای انسانخوار سرمایه، از زمانی که به تکاپو میافتید تا ربط شمارش مردگان را با شمارش سود حاصل از فروش اسلحهها پنهان کنید، متنفریم… بر سر مردار جهان دل بسوزانید و اشکهای دروغین بریزید، اما بدانید که میدانیم که شمار قربانیان به پای حساب سودهای کلان از بازار تولید و فروش اسلحه نمیرسد.
اعلام میکنیم از ترحم شما نسبت به کشتهشدگان بیزاریم، دست از شمارش مردگان اشرف بردارید، که کشتگان اشرف به شماره نمیآیند. اینبار از افتخار دفاع از "حقوق" قربانیان نصیبی نمیبرید، از لذت سادیستی که بعد از هر مرگ و نابودی در پربارتر کردن لیست مرگ بهتان دست میدهد، باز خواهید ماند. تنها ما میدانیم که آنها با هیچ نوع "قربانی" دیگری قابل جمع نیستند…
چرا که ما معنای شادباش پاسداران و متولیان اعتدال و امید را میفهمیم؛ لبخند به چرک نشستهشان در این فتح بیغرور هیچ کم از طنین چندشناک زهر خندشان زمانی که امیدهایمان را در گورهای دسته جمعی در خاوران خاک می کردند، ندارد… از تابستان آن سال تا تابستان این سال، باید ۲۵ سال میگذشت تا از یاد نبریم و به هوش باشیم که بین آن دوران طلایی و این دوران اعتدال، تفاوت تنها در سنگینتر شدن بار اندوه و خشم ماست.
با صدایی از سینههای سوختهی ناشماران، با صدایی ناامید از خفتگان خاوران، فریاد میزنیم از بین ما آیا کسی هست که در فکر سلاحی باشد، کسی که سلاحی را صیقل دهد برای روز انتقام؟
۱۱ شهریور ۱۳۹۲
1 thought on “انزجاریهای در باب واکنشها به کشتارهای اخیر ساکنین اشرف”