دریافت نسخهی PDF جزوه
آلودگی محیط زیست یک مساله اجتماعی است، یک مساله طبقاتی است. کارگران نباید در دام این نظرگاه بورژوایی بیافتند که معتقد است مساله محیط زیست یک مساله “علمی” ، یک مساله “طبیعی” است که به طریقی ماورای طبقات معلق است و خارج از مبارزات طبقاتی قرار دارد.
با سلطهی روزافزون منطق سرمایه بر زندگی اقتصادی و اجتماعی انسان، امروز دیگر مشکل میتوان مقولهای را یافت که جدای از آن منطق قابل بررسی و کنکاش باشد. از این دست میتوان به مسایل زیست محیطی اشاره کرد که پیوند تنگاتنگ آن با تولید و صنعت آن را به شکل اجتنابناپذیری به شیوهی تولید حاکم بر جامعه پیوند زده و حل مشکلات آن نیز جز در این راستا امکانپذیر نخواهد بود.
امروز نسبت به گذشته، جمعیت جهان چندین برابر شده و مطابق آن محصول ناخالص جهانی نیز افزایش یافته است. چنین افزایشی فشاری فزاینده بر زیست بوم ما وارد میآورد. محیط زیست از هر سو مورد هجوم سودپرستان قرار گرفته و برای رسیدن به سود از هیچ فرصتی دریغ نمیورزند. آلودن محیط زیست به انواع آلایندههای خطرناک که جایگزین آلایندههای قدیمی میشوند، سلامت انسانها را در معرض تهدیدی جدی قرار میدهند و میزان سم آلودگی که در مقدار معینی از محصول وجود دارد در حال افزایش است و از آن بدتر اوضاع کارگرانی است که در محیطهای آلوده به انواع سموم و با موادی که آغشته به انواع مواد میکروبی و شیمیایی است، انواع محصولات را تولید میکنند و درحالی که کارفرمایشان را هر ساعت بهرهمندتر و سودمندتر میکنند، خود با انواع بیماریها روزبهروز افسردهتر و رنجورتر و بیبهرهتر میگردند.
در چنین شرایطی است که کسانی گمان میبرند با کاهش مصرف شخصی قادر به حل مشکلات زیست محیطی هستند و یا اگر صاحبان و گردانندگان سرمایه رفتار اخلاقی خود را دگرگون کنند، وضع محیط زیست بهتر خواهد شد و خواستار انقلابی اخلاقیاند. اگر چه هیچ یک از این راهکارها بیتاثیر نیست، اما هر آنچه در تمامی این موارد مورد غفلت قرار میگیرد، واقعیتی نهادی و ساختاری است که افراد در آن جای گرفتهاند و مطابق با آن عمل میکنند.
بنابراین اعمال ما را نوع جامعهای که در آن زیست میکنیم شکل میدهد و به قول برتولت برشت “توحش زادهی وحشیگری نیست بلکه زادهی شرایطی است که به آن دوام و بقا میبخشد و بدون آن شرایط امکانپذیر نیست”.
با پیشرفتهای به دست آمده در دنیای امروز سخت نیست به کار بستن ابزارهایی برای حفظ محیط زیست و همچنین بهرهگیری مناسب از منابع طبیعی؛ اما در روابط تولید سرمایهداری از آنجا که به هر چیز از منظر سودآوریِ آن نگریسته میشود، محیط زیست نیز تا آنجا اهمیت دارد که در خدمت این روابط باشد و در جهت بیشینهسازی فرایند انباشت سرمایه به کار آید. در غیر این صورت نه تنها به آن بهایی داده نمیشود، بلکه صراحتا هر گونه قوانینی در جهت حفظ محیط زیست به عنوان موانع سودآوری تلقی میشود.
ما بر این باوریم که باید اهداف زیست محیطی با مساله عدالت اجتماعی گره بخورد. توسعه زیستمحیطی میسر است، به شرطی که بیعدالتیهای اقتصادی نیز در کنار بیعدالتی زیستمحیطی مورد توجه قرار گیرد. میتوان جنبش محیط زیست را از جدایی با سایر جنبشها رهانید و دریافت که دشمن محیط زیست، نه مردم، بلکه همان سامانهی اقتصادی و اجتماعی است که در آن زندگی میکنیم.
بهمن ۱۳۹۲
«کانون مدافعان حقوق کارگر»
* برای شنیدن فایلهای صوتی «سمینار محیط زیست» روی این لینک زیر کلیک کنید: