غزه بسوز در چشمهای کورِ من
غزه نمیر؛
به خاطرِ دستهای دور من
که دور تاریخ بمباران شدهمان حلقه میشوند
به خاطرِ کودکیهایی پیری که
روی نوار مینگذاری شدهات شقّه میشوند
غزه ببخش؛
که جز این چند خط
هیچ از کلام من برنمیآید
که به کوریِ کوران مبهوت شدهام
و به سوختنی که تو را غزه میکند.
شاید باید از نقش سیاستهای اسرائیل در خاورمیانه بگویم. شاید باید از غارت و تسلط متحدان غربی اسرائیل در خاورمیانه بگویم. شاید باید از دو قطبی شدن جهان بگویم و بگویم تنها و تنها از همین جهت که در این دنیای دو قطبی که به کار و سرمایه تقسیم شده است؛ ما که از شدت همین موقعیت بی موقعیتمان دقیقن از همین رو که نه کار بودهایم و نه سرمایهْ «انسان سوم» شدیم٬ باید موقعیت و مفهوم فلسطین را بفهمیم و از این جهت (همین موقعیت فرودستی) آن را به خودمان مربوط بدانیم. شاید باید بگویم که دنیای سرمایه است که تعیین میکند چه کسی از موقعیت بیکجایی و چه کسی از موقعیت کار به موقعیت فرو دستی فرو کاسته شود و این اوست که میخواهد تعیین بکند چه کسی کجا چه «کاری» بکند و از چه موقعیتی جهان دو قطبی را تغذیه کند که تا او قطب قویتر و سیطره گر این جهان باشد.
شاید باید بگویم که بیربطی ما به جهان از همین نقطه آغاز میشود که ما هرگز موقعیت خودمان را نپذیرفتهایم که اگر خواستیم برای تغییر آن گام برداریم بدانیم « دقیقا از کدام نقطه باید شروع کنیم؟»؛ شاید فکر میکنیم که با پیوستن لفظی و سیاسی به متحدان اسرائیل همانقدر قدرتمند میشویم که آنها هستند؛ این گونه قسمتی از آن دو قطب محسوب میشویم و بالاخره به حساب میآییم. شاید از همین جهت است که فکر میکنیم نزدیکی ما به موقعیت فلسطین و آرمان فلسطینْ ما را از موقعیت قدرت دور میسازد و به موقعیت ضعف نزدیک میکند؛ غافل از اینکه آن چیزی که ما را تا کنون به جهان در مقیاسهای اصلی و عینی مربوط کرده بشکههای نفتمان بوده و بس! ما که بیربطان تاریخ و جهان هستیم چرا نمیخواهیم باورکنیم که دنیای سرمایه است که میخواهد تعیین کند چه کسی از چه موقعیتی و از چه جهتی و در چه جایگاهی – که میتواند حتی دقیقن بیجایگاهی باشد – او را در موقعیت حرف اول جامعهی جهانی تثبیت کند!
فقط و فقط اگر مسلح به چشمهایی بودیم که موقعیت دست خالی خودمان را در این جهان قادر به دیدن بودند، میتوانستیم ببینیم که ما هیچ چیزِ این جهان نیستیم و همان موقعیت سوممان به تنهایی میتواند ما را را به تمام انسانهایی که در این موقعیت یا نزدیک به این موقعیت هستند مربوط کند. همچنان که ما را با انسانهای اول و دوم این جهان از جهات و در تناسبات دیگری مربوط میکند.
فلسطین نه در مفهوم جغرافیایی کلمهْ که در مفهوم سیاسی و اجتماعیاش نه تنها به ما مربوط است که حتی خودِ ماست. اگر بتوانیم حب و بغضهای سیاسی؛ گرایشات راست افراطی؛ کوروش کبیر و چلوکباب خوردنش با قوم یهود؛ دشمنی دیرینهی داریوش بزرگ و برادران و اقوام و بستگان دور نزدیکش تا به امروز با قوم عرب و در همین راستا لغات نخنمایی مثل« منافع ملی» را لحظهای از تیررس دیدهگانمان دور نگاه داریم؛ میتوانیم دریابیم فلسطین نه تنها موضوع ما که در واقع موقعیت ماست. هیچ علاقهای ندارم از هزار جنبه به این موضوع بپردازم؛ فقط دست روی یک نقطه میگذارم:
بارها گفته شده است که مسئلهی فلسطین مسئلهی ما نیست و ما باید «درصورتی که به منافع ملیمان ضربه بزند» از پافشاری روی حقوق ملت فلسطین دست برداریم؛ عجبا و عجبا و هیهات از این تناقض! در چنین لحظهی پرهیجانی سوال اصلی که برای من مطرح میشود این است که؛ ما که هستیم؟ ما که هستیم که در رویای دستیابی به موقعیت فرداستانی چون اروپا و امریکا منافع «مردم» مان با منافع مردم فرودست دیگر در تضاد است؟ حالا بگذریم از این سوال کلیدی که آن چیزی هم که در بحث «حمایت از مفهوم فلسطین» با منافع اروپا و امریکا در تضاد است آیا به راستی اسمش «منافع ملی» است؟ یا شاید ما آنقدر درکمان از سیاست دم دستی و دلبخواهیاست که نمیدانیم منافعی که در دنیای سیاستمداران به عنوان ملی و مردمی تعبیر میشوند غالبا منافع دولتی و اقتصادی حکومت کنندگان بر آن مردمها هستند و هنوز در هیچ کجای دنیا حتی در (به اصطلاح) دموکراتترین کشورهای دنیا ما دولتی را نداریم که با مردمش کاملا یکی شده باشد٬ آنقدر که بتوان گفت منافعشان یکی است؟!»
فلسطین در معنایی که باید از آن حمایت کرد؛ تنها فلسطین نیست. فلسطین در این معنای سیاسی استعارهایست از بیپناهی تمام پناهجویان و بیکشوران عالم؛ تمام محاصره شدهگان و تحریم شدهگان عالم؛ فلسطین استعارهایست از تمام مردمانی که بر اثر تاثیرات نظم مسلط جهانی و استبداد و ارتجاع و غیره هرگز فرصت مردم شدن نداشتهاند. فلسطین در این مفهوم ایران است؛ سوریه است؛ کردستان است؛ آفریقاست؛ فلسطین در این مفهوم خود ماست!
بهمن ۱۳۹۱
* این متن پیشتر در ویژهنامه «فلسطین» توسط پراکسیس منتشر شده بود. نسخهی پی.دی.اف جزوه را میتوانید از لینک زیر دریافت کنید:
http://docs.praxies.org/Palestin_Praxis.pdf