ترانه از: کورت توخولسکی | اجرا: ارنست بوش | برگردان: مینا خانی
ما زمانی در ندامتگاه به صف نشسته بودیم
ما قربانی میدادیم که احزابمان را نجات دهیم
پول؛ آزادی؛ موقعیت و راحتی
ما خطری برای ماشینی شدن بودیم
آتش بود که در قلب ما شعله می زد
قدرتِ ما؛
عشقِ عظیم و جهانی ما بود
امپراتورها، دولتها و قضات از ما متنفر بودند
تفکر؛ قدرتِ قدرت شدن دارد
اراذل و اوباش این را خوب فهمیدند
آه این کیش شخصیتها و خود خواهی
امروز دیگر هیچ چیز مثل گذشته نیست!
امروز ما در مه تنفرآمیزی از عشرت و خوشی غرق شدیم
ما توی صورت «ببل»* قدیمی و قویمان سرفه میکنیم
ما جوانان انقلابی را مسخره میکنیم
وقتی که در صدها پایگاه عدهای
با دستمزدهای روزشان و سرمقاله هایشان میجنگیدند
ما به یکباره «سیاسیون واقعگرا» شدیم
آه که جنگ طبقاتی را به بولشویستها واگذار کردیم
و برای دولتمردان و وزرا سوت و کف زدیم
آه این کیش شخصیتها و خودخواهی
امروز دیگر هیچ چیز مثل گذشته نیست.
ما به طرز وحشتناکی تحت تاثیرِ
سیگارها و ماشینها و آداب و رسوم عظیم قرار گرفتهایم
آخ ما که بولشویست نیستیم!
راستگرا ها به ما پوزخند میزنند
و فرشتههای کوچک میخندند!
آخ ما نمیفهمیم که آنها با ما چه میکنند
و این خطرات …
ما بازندههایی هستیم که مارکس خواندهایم
آخ ما دور نبودیم؛ دور نبودیم از قطاری که به سمت «لاسال»* در حرکت بود.
پینوشت: لینک فایل صوتی در Soundcloud :
Sozialdemokratischer Parteitag | «روز حزبی به نامِ سوسیال دموکراسی»